در این مقاله درباره ی نتایج یک پژوهشی علمی منتشر شده را بررسی می کنیم و در آن به نقش نوه ها در ارتقا سلامت روان سالمندان می پردازیم.
در اجرای این طرح که یک مطالعه طولی بوده و در کشور تایوان انجام شده، آغاز آن به سال 1990 بر میگردد، افراد بالای 50 سال دارای نوه در سال های طولانی مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد که جمعیتی حدود 2930 نفر میشدند، به 4 گروه تقسیم و سپس مورد و بر اساس میزان ارتباط با نوه ها، زمان اختصاص داده شده برای مراقبیت و دوری از نوه ها بررسی قرار گرفتند.
نتایج این پژوهش بسیار قابل بود! سالمندانی که به طور مداوم از نوه ها مراقبت می کردند یا شروع به مراقبت از نوه ها می کردند، به طور قابل توجهی احساس شادی بیشتری داشتند و از زندگی بیشتر از قبل و بیشتر از بزرگانی که مراقبت از نوه ها را انجام نمی دادند، لذت می بردند.
تجزیه و تحلیل آماری که تأثیر مراقبت از نوه را بررسی می کند نشان می دهد که سالمندانی که هیچ مراقبتی از نوه ارائه نمی دهند، بدترین سلامت روانی را در بین همه دارند. سالمندانی که مراقبت از نوه را متوقف کردند، نسبت به سالمندانی که همیشه از نوه مراقبت نمی کردند، خطر ابتلا به علائم افسردگی را به طور قابل توجهی بالاتر داشتند.
آن چه از این مطالعه قابل استفاده در زندگی است به این صورت قابل ارائه است که کلیشه های نادرست مانند نوه ها باعث مزاحمت بزرگتر می شوند، سر و صدای آنان آسیب زننده است و مواردی نظیر این موارد می بایست اصلاح شود و در کنار تربیت درست کودکان توسط والدین، همزیستی و حضور آنان در کنار پدربزرگ و مادربزرگ باعث افزایش سلامت روان آن ها شده و به عنوان یک عامل مثبت تلقی می شود.
بسته به شرایط بزرگتر ها نحوه ارتباط آنان با نوه ها را اصلاح کنید و بگذارید با شکل گیری این ارتباط هر دوی آن ها سود خوبی را در ارتقا سلامتی ببرند.